برق، الکترونیک، الکتروتکنیک، مکاترونیک، پزشکی، کشاورزی

برق، الکترونیک، الکتروتکنیک، مکاترونیک، پزشکی، کشاورزی و

برق، الکترونیک، الکتروتکنیک، مکاترونیک، پزشکی، کشاورزی

برق، الکترونیک، الکتروتکنیک، مکاترونیک، پزشکی، کشاورزی و

داده هایی در مورد برق، الکترونیک، الکتروتکنیک، مکاترونیک، پزشکی، کشاورزی و

تبلیغات
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با موضوع «دین و فلسفه» ثبت شده است

اریسمان

ShahBaz | دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۴ ق.ظ

اریسمان یعنی مکانی که طوایف شریف و شجاع ساکن هستند اولین قوم آریایی ساکن در ایران یا (طایفه ای از اَری که پایه گذار مکان ایران فعلی است )
........

چرا که واژه اریسمان از دو بخش اَری و سمان تشکیل شده است
 
اَری دسته ای از  قبایل که خود را شجاع و شریف می نامیدند و پسوند سمان میتواند منسوب به طوایف باشد و همچنین الف و نون آن نشانه نسبت و مکان است (که در واژه‌های گیلان و غیره مشاهده می‌شود).
..........

جالب است که بدانید
 در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آریائیان و ایران و امثال آن که در زبان باقی مانده از این کلمه گرفته شده است . فلات (نجد) وسیعی است در آسیای جنوب غربی که شامل قفقازیه و ترکستان و افغانستان و ایران کنونی میشود. مساحت این فلات را 2600000 کیلومتر مربع نوشته اند. پیش از مهاجرت آریاییان ایران به این سرزمین اقوامی از نژادهای متفاوت با تمدن های مشابه در آن می زیستند که اطلاع محدودی از آنان در دست است . از میان این اقوام ، ایلامیان تمدنی قابل توجه داشته اند که از حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح شروع می شد. در اواسط هزاره ٔ دوم پیش از میلاد مسیح ، طوایفی از نژاد سفیدپوست از راه جیحون و کوههای قفقازیه به داخله ٔ نجد ایران روی آوردند، این قبایل شعبه ای از نژاد سپیدپوست هند و اروپایی بودند که نزدیک سه هزار سال پیش از میلاد مسیح از هم نژادان خود جداشده بودند و به آسیای مرکزی مهاجرت کردند و دسته ای از آنها هم ظاهراً در ناحیه ای نزدیک دریای خوارزم که در اوستا ایرن واجه (ایران ویج ) نامیده شده است بسربردند، مجموع این اقوام بدو دسته ٔ اصلی منقسم می شدند، دسته ای که خود از چند شعبه ٔ زورمند تشکیل می شد «سَک َ» و دسته ٔ دیگر که متمدن تر از دسته ٔ نخستین بود «اَرِی » نامیده می شدند. دسته ای از این قبایل که خود را اَرِی َ یعنی شجاع و شریف می نامیدند کم کم بر دره ٔ سند و قسمتی از اراضی هندوستان مسلط شدند و آنها را «اری ورت » خواندند، شعبه ٔ دیگر که اُیری و اَیرین خوانده شده اند، در نجد ایران سکونت گرفتند

(که همان معنای واژه لغوی اریسمان را میدهد) یعنی طایفه ای از اری که در محل ایران فعلی سکنا گزیدند
......................
پس ما میشیم قوم آریایی که شریف و شجاع هستند و در این خطه سکنا دارند

(البته این نظر نیاز به تحقیق بیشتری دارد که انشاالله دیگران در تکمیل آن نیز مشارکت میکنند)
باتشکر
یاعلی


  • ShahBaz

بقا،‌ وضعیت فرد در نظام اجتماع و سرگرمی

ShahBaz | سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۷ ب.ظ

بقا،‌ وضعیت فرد در نظام اجتماع و سرگرمی. این ها سه عاملی هستند که باعث می‌شوند ما کارهایی را بکنیم که داریم می‌کنیم. بقیه عوامل چیزهایی هستند که احتمالا جامعه‌شناس‌ها به آن «عوامل معلول» می‌گویند: آن نوع عواملی که ناشی از عوامل پایه‌ای‌تر هستند.

زنده بمان. اجتماعی بشو. تفریح کن. این یعنی پیشرفت و به هین دلیل هم هست که «فقط برای تفریح» را به عنوان اسم کتاب انتخاب کردیم. هر کاری که ما می‌کنیم در نهایت به ابزاری برای تفریح بدل خواهد شد 

هدف نهایی از همین حالا مشخص است؛ گذشتن از جامعه اطلاعاتی و رسیدن به جامعه سرگرمی. جایی که اینترنت و ارتباط بیست و چهارساعته بی‌سیم غیرقابل خدشه شود و دیگر اخبار مربوط به پیشرفت اینترنت، «خبر» تلقی نشود. در آن روز سیسکو یک بازار قدیمی است و شرکت دیزنی، صاحب جهان خواهد بود. این دوره، احتمالا زیاد دور نیست.

  • ShahBaz

استفتاء انجام پروژه دانشجویی توسط دیگران

ShahBaz | شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۶ ب.ظ

کمک گرفتن از دیگران برای یادگیری و انجام پروژه به شرط انجام آن توسط خود شخص مانعی ندارد اما انجام آن توسط دیگران همان تقلب (بوده،) حرام است و پولی که در ازای کار حرام گرفته شود هم حرام می باشد. (استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم)

منبع: http://www.askdin.com/thread27509.html

  • ShahBaz

کورت گودل: اسطوره منطق!

ShahBaz | شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۴۸ ق.ظ

کورت گودل: اسطوره منطق!

کورت گودل در ۲۸ آوریل ۱۹۰۶ در شهر برنو در بخش مرکزی کشور چکسلواکی سابق به دنیا آمد. او دومین فرزند از دو فرزند خانواده ای مهاجر و آلمانی بود که در صنایع نساجی شهر کار می کردند. کورت جوان در تمامی دوران تحصیل دبستان و دبیرستان خود حتی یک بار هم نمره ای غیر از عالی نگرفت، اما با این حال هنوز نشانه ای ویژه از نبوغ خارق العاده ی خود را بروز نداده بود.او کودکی بسیار پرسش گر بود، به طوری که دیگران او را آقای چرا می نامیدند. کورت در عین حال شخصیتی درون گرا داشت.

گودل در سال ۱۹۲۴، به دانشگاه وین رفت و ابتدا قصد تحصیل در رشته ی فیزیک را داشت اما پس از زمان کوتاهی و تحت تاثیر برنامه های سخنرانی فیلیپ فورت وانگلر و هانس هان به ریاضیات روی آورد . چیزی نگذشت که استعداد خارق العاده ی او توجه دیگران را جلب کرد؛ به طوری که تنها دو سال پس از ورود به دانشگاه از او دعوت شد که در جلسات مناظره ی گروهی که توسط هان و فیلسوفی به نام موریتزشلیک از دو سال قبل پایه گذاری شده بود، شرکت کند. این گروه بعدها به حلقه ی وین شهرت یافت .

Kurt Gödel

شهرت گودل به واسطه ی قضیه ای با عنوان ناتمامیت است که در ریاضیات اثبات کرد. او به کمک منطق ریاضی، ثابت کرد که عبارت های درستی در ریاضیات وجود دارند که درستی آن ها توسط اصول ریاضی قابل اثبات نیست . این کشف، شکوه و جلال اسطوره ای بنای ریاضیات را که به عنوان قدرتمندترین ابزار شناخت هستی در دست اندیشه ی انسان پذیرفته شده بود و طی زمانی بیش از ۲ هزار سال در تاریخ علم، قد علم کرده بود، را به ناگهان فرو ریخت و بدین ترتیب، متفکران را بر آن داشت که در پندارهای خود نسبت به بنیادهای حقیقت، به طور جدی تجدیدنظر کنند. این گونه بود که تاریخ علم، بار دیگر شاهد شکست کمیت ها در برابر کیفیت شد و یک مرد، به تنهایی حقیقتی را آشکار کرد که هزاران اندیشمند بزرگ، پیش از او درباره ی آن می اندیشیدند.

گودل، سال تحصیلی ۱۹۳۴-۱۹۳۳ را در مرکز تازه تاسیس مطالعات پیشرفته ی دانشگاه پرینستون در نیوجرسی آمریکا سپری کرد ،جالب است که آلبرت اینشتین نیز در همان سال، کار خود را در پرینستون آغاز کرد و با یکدیگر دوستانی صمیمی شدند. گودل که اغلب او را به عنوان بزرگ ترین منطق دان از زمان ارسطو تاکنون مى شناسند، مردى عجیب و در نهایت تراژیک بود. اینشتین خونگرم و خوش خنده اما گودل جدى و سنگین، منزوى و منفى باف بود.

گودل در دوران اقامت خود در آمریکا در زمینه ی نظریه ی مجموعه های نامتناهی در ریاضیات، فلسفه و همین طور نسبیت، دستاوردهای بزرگی به بشریت ارائه کرد. وی در سال ۱۹۴۹ برای نخستین بار در تاریخ علم، امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را بر مبنای قوانین پذیرفته شده ی علمی و با به کارگیری نظریه نسبیت عام اینشتین مطرح کرد. گودل در سال ۱۹۵۳ به عضویت فرهنگستان ملی علوم آمریکا درآمد. هرچند گودل در ۱۴ژانویه ۱۹۷۸ چشم از این جهان فروبست، اما نتیجه ی دستاوردهای او در تغییر بنیادهای تفکر انسان، هنوز دوران تولد خود را می گذراند.

Read More : http://en.wikipedia.org/wiki/Kurt_G%C3%B6del

  • ShahBaz

کورت گودل – اعجوبه ی منطق

ShahBaz | جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ

کورت گودل – اعجوبه ی منطق

بیگ بنگ: کورت گودل (Kurt Godel) در ۲۸ آوریل ۱۹۰۶ در شهر برنو در بخش مرکزی کشور چکسلواکی سابق به دنیا آمد. او دومین فرزند از دو فرزند خانواده ای مهاجر و آلمانی بود که در صنایع نساجی شهر کار می کردند. پدر و مادر کورت، فاقد تحصیلات دانشگاهی بودند. پدرش فارغ التحصیل مدرسه تجارت بود که در سایه سخت کوشی به سمت مدیریت منصوب شده بود و سهامدار بخشی از کارخانه های بزرگ نساجی شهر برنو شد و بنابراین قدرت مالی لازم را داشت تا خانه ای ویلایی در حومه شهر خریداری کرده و هر دو فرزندش را به مدرسه خصوصی آلمانی زبان بفرستد. آنها هر دو در تحصیلات خود بسیار موفق بودند.

129232-004-C53AA1B2کورت جوان در تمامی دوران تحصیل دبستان و دبیرستان خود حتی یک بار هم نمره ای غیر از عالی نگرفت، اما با این حال هنوز نشانه ای ویژه از نبوغ خارق العاده خود را بروز نداده بود. او کودکی بسیار پرسش گر بود، به طوری که دیگران او را آقای چرا می نامیدند. کورت در عین حال شخصیتی درون گرا داشت. گودل در سال ۱۹۲۴، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه فنی برنو، سرزمین مادری اش را به منظور ثبت نام در دانشگاه وین – یعنی همان جایی که برادرش چهار سال پیش برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی رفته بود – ترک کرد. هرچند اقتصاد وین در آن دوران رو به وخامت داشت، اما دانشگاه وین، همچنان شهرت و اعتبار قبلی خود را حفظ کرده بود. وین در آن دوران – یعنی مابین دو جنگ جهانی – با وجود محدودیت های مادی، مرکزی برای شکوفایی خلاقیت ها در عرصه علم، هنر و فلسفه بود.

گودل پس از ثبت نام در دانشگاه، قصد تحصیل در رشته فیزیک را داشت، اما پس از زمان کوتاهی و تحت تاثیر برنامه های سخنرانی فیلیپ فورت وانگلر و هانس هان به ریاضیات روی آورد. چیزی نگذشت که استعداد خارق العاده او توجه دیگران را جلب کرد؛ به طوری که تنها دو سال پس از ورود به دانشگاه از او دعوت شد که در جلسات مناظره گروهی که توسط هان و فیلسوفی به نام موریتزشلیک از دو سال قبل پایه گذاری شده بود، شرکت کند. این گروه که بعدها به حلقه وین شهرت یافت، تحت تاثیر نوشته های ارنست ماخ بود. ماخ، منطق گرای مشهوری بود که معتقد بود همه چیز را می توان به کمک منطق و مشاهده تجربی صرف توضیح داد، بدون آنکه نیازی به متوسل شدن به متافیزیک باشد.

حضور در حلقه وین، سبب آشنایی گودل با متفکرانی نظیر رادلف کارناپ – که در زمینه فلسفه علم کار می کرد – و همین طور کارل منگر ریاضیدان شد و زمینه را برای آشنایی او با مبحث ریاضی و فلسفه مهیا کرد. اعضای حلقه وین بویژه مجذوب نوشته های لودویگ ویتگنشتاین در مورد حد نهایی آن چیزی که زبان می تواند در مورد زبان بگوید بود. احتمالا همین مسئله انگیزه ای برای گودل بوده تا مشابه آن را در ریاضیات جست وجو کند (آیا درستی تمامی عبارات درست ریاضی، بر مبنای اصول ریاضیات قابل اثبات است؟).

برخی از اعضای حلقه وین نظیر کارناپ، هان و فیزیکدانی به نام هانس تیرینگ در تحقیقات فراروان شناسی نیز فعال بودند و گودل نیز به این موضوع بسیار علاقه مند بود (سال ها بعد، گودل به یکی از دوستان صمیمی اش به نام اسکارمورگنسترن گفت که آیندگان نسبت به این مسئله قضاوت خواهند کرد که چگونه دانشمندان قرن بیستم که ذرات بنیادین جهان را کشف کرده بودند، حتی نتوانستند احتمال وجود قابلیت های بنیادین فراروان شناختی در انسان را مطرح کنند).

به هر حال نهایتا گودل وارد دیدگاه پوزیتیویستی حلقه وین که اندیشه های ماخ را گسترش می داد، نشد. در واقع دیدگاه گودل، دیدگاهی افلاطونی بود؛ او معتقد بود علاوه بر دنیای مادی، دنیای معانی نیز وجود دارد که انسان با کمک الهام می تواند به آن راه یابد. بنابراین برای او برخی عبارات، ارزش حقیقی دارند، حتی اگر قابل اثبات نبوده یا به شکل تجربی، قابلیت پذیرفته شدن یا رد شدن را نداشته باشند. همین نگرش، کمکی بود برای ارائه دیدگاه های ارزشمند ریاضی گودل. اگرچه گودل مباحثه گری دقیق و فوق العاده بود، اما بندرت در جلسات حلقه وین شرکت می کرد، مگر آنکه بحث بر سر ریاضیات می بود. در واقع می توان گفت پس از سال ۱۹۲۸ او دیگر در جلسات گروه شرکت نکرد، اما به جای آن به عضو فعالی در جلسات ریاضی که توسط منگر تشکیل شده بود، بدل شد. محتوای این جلسات در نشریه ای که به طور سالانه منتشر می شد به چاپ می رسید. گودل در سردبیری این نشریه همکاری داشت و بعدها خود، ده ها مقاله در آن به چاپ رساند.

در همین دوران بود که گودل ناگهان به چهره ای شناخته شده در عرصه منطق ریاضی بدل شد. این شهرت بویژه حاصل انتشار دو مقاله بود؛ یکی از این دو، تز دکترای او بود که مسئله بازی را که در سال ۱۹۲۸ توسط دیوید هیلبرت و ویلهلم آکرمن مطرح شده بود، حل کرد. این مسئله را به زبان ساده می توان چنین بیان کرد: آیا می توان درستی تمام عبارت هایی را که در به کارگیری تمام تفسیرهای نمادهای منطقی درست هستند، اثبات کرد؟ به نظر می رسید که جواب باید مثبت باشد و گودل نیز همین را نشان داد. تز دکترای او نشان داد که اصول منطق که تا آن زمان گسترش داده شده بود، توانایی برآورده کردن هدف نهایی منطق یعنی اثبات درستی همه آنچه درست است، بر مبنای مجموعه اصول مزبور را دارد، اما این اثبات، هنوز یک استثنا داشت و آن، در مورد اعداد طبیعی (یعنی پایه ای ترین مفاهیم دنیای ریاضیات) بود. این اثبات نشان نمی داد که آیا می توان درستی هر گزاره درست در مورد اعداد طبیعی را نیز براساس اصول پذیرفته شده نظریه اعداد ثابت کرد یا خیر؟

kurt_godel_zpse372ee6aاصول مزبور (اصول نظریه اعداد) پیش از آن در سال ۱۸۸۹ توسط گیوسپه په آنو، ریاضیدان ایتالیایی تدوین شده بود. اصل استقرای ریاضی یکی از اصول مزبور است. این اصل بیان می کند که هر ویژگی که برای عدد صفر درست بوده و همین طور در صورت درست بودن برای عدد طبیعی n، برای n+1 نیز درست باشد، باید برای تمامی اعداد طبیعی درست باشد. این اصل که گاهی از آن به اصل دومینو نیز یاد می شود زیرا همانند بازی دومینو، اگر اولی بیفتد مابقی نیز تا آخر می افتند در نگاه اول، بدیهی به نظر می رسید، اما ریاضیدانان دریافتند که این اصل دارای ابهام است، چراکه فقط به خود اعداد دلالت نداشته، بلکه به ویژگی های آنها نیز دلالت دارد، بنابراین، چنین عبارت اصطلاحا مرتبه دومی بیش از حد مبهم به نظر می رسید که به عنوان مبنایی برای نظریه اعداد طبیعی به کار رود.

بدین ترتیب، نسبت به اصل استقرا تجدیدنظر شد و این اصل در ردیف اصول بی شمار دیگری قرار گرفت که به جای دلالت بر ویژگی های عمومی اعداد، به فرمول های خاصی دلالت دارند. متاسفانه همان طور که منطق دانی نروژی به نام تورالف اسکولم چند سال قبل از ارائه قضیه گودل نشان داده بود، این رده از اصول، منحصر به اعداد طبیعی نبوده بلکه در ساختارهای ریاضی دیگری نیز ارضا می شوند.

تز دکترای گودل حاکی از آن بود که می توان تمامی عبارات را براساس اصول اولیه اثبات کرد، اما یک هشدار هم در آن وجود داشت و آن این بود که چنانچه عبارتی در حوزه اعداد طبیعی درست باشد، اما در حوزه سیستم دیگری از ریاضیات -که همان اصول سیستم اعداد طبیعی را ارضا می کند- نادرست باشد، آنگاه درستی آن عبارت، قابل اثبات نخواهد بود. در آغاز به نظر نمی رسید که این استثنا، مسئله ای اساسی باشد، چراکه ریاضیدانان می پنداشتند که چنین هویت هایی که براساس اصول اعداد طبیعی رفتار کرده، اما اساسا متفاوت از آنها هستند، اصلا وجود ندارند، اما در همین زمان بود که دومین قضیه گودل، ضربه تمام کننده را وارد کرد.

در سال ۱۹۳۱، گودل در مقاله دیگری نشان داد که عبارات درستی در حوزه اعداد طبیعی وجود دارد که درستی آنها قابل اثبات نیست (به عبارت دیگر، او نشان داد که هویت هایی در ریاضیات وجود دارند که اگرچه از اصول نظریه اعداد طبیعی تبعیت می کنند، اما رفتاری متفاوت از این اعداد دارند). در آن زمان، برخی از ریاضیدانان که از زیر سئوال رفتن بنیادهای ریاضیات غمگین شده بودند، پنداشتند اگر تمامی عبارات درست را به عنوان اصول اولیه فرض کنیم، می توان از ضربه این گیوتین، جاخالی داد، اما باز هم گودل نشان داد که تا جایی که ما از قوانین مکانیکی صرف ریاضیات استفاده می کنیم، هیچ تفاوتی نخواهد کرد که کدام گزاره ها را به عنوان اصل بپذیریم، چراکه اگر آنها در مورد اعداد طبیعی درست باشند، درستی عبارات درست دیگری در مورد اعداد مزبور، همچنان غیرقابل اثبات باقی خواهد ماند. اینگونه بود که دیگر امیدی برای ریاضیدانان باقی نماند. چاره ای نبود و آنها باید ناکامل بودن ریاضیات در تبیین تمامی ابعاد حقیقت را می پذیرفتند. خود گودل معتقد بود که این ناکامل بودن، حاکی از آن است که استنتاج قضایا نمی تواند صرفا مکانیکی باشد و باید نقش شهود انسان را نیز در تحقیقات ریاضی، مورد توجه قرار داد. بدین ترتیب، او از زاویه یک ریاضیدان و با همان منطق و زبان ریاضیات، ناکامل بودن ذاتی ریاضیات را در شناخت اثبات کرد و بدین ترتیب از لزوم اتکا به حقیقتی فراسوی ساختارهای ریاضی در شناخت جهان خبر داد.

tumblr_mgv7u0RJFv1r2h5u7o1_1280گودل، سال تحصیلی ۱۹۳۴-۱۹۳۳ را در مرکز تازه تاسیس مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون در نیوجرسی آمریکا سپری کرد (جالب است که آلبرت اینشتین نیز در همان سال، کار خود را در پرینستون آغاز کرد و تا آخر عمر، به مدت ۲۲ سال در همان جا باقی ماند). او در آنجا به ایراد سخنرانی در مورد قضیه ناکامل بودن و نتایج آن می پرداخت. از وی دعوت به عمل آمد که سال آینده نیز به آنجا بازگردد و سال تحصیلی را در آنجا سپری کند، اما او اندکی پس از بازگشت به وین، دچار نوعی عدم توازن ذهنی شد. هرچند وضعیت او بموقع به حالت طبیعی بازگشت-به طوری که توانست در آستانه سال تحصیلی بعد یعنی پاییز ۱۹۳۵ در پرینستون باشد- اما هنوز یک ماه از رسیدنش نگذشته بود که بیماری دوباره بازگشت و بدین ترتیب گودل تا بهار ۱۹۳۷ در وین، در هیچ برنامه سخنرانی حاضر نشد. هرچند مشکل مزبور تا آخر عمر با گودل باقی ماند، اما هیچ گاه مگر در زمان های کوتاهی که به اوج خود می رسید، مانع فعالیت های او نشد. کسی که در چنین ایامی به او کمک می کرد، دختری به نام آدل پورکرت بود. گودل با او که شش سال بزرگتر از خودش بود، در دوران دانشجویی آشنا شده بود. آنها در سال ۱۹۳۸ پیش از آنکه گودل بار دیگر به آمریکا بازگردد، با همدیگر ازدواج کردند.

پس از اتمام سال تحصیلی، یعنی در تابستان ۱۹۳۹ گودل برای دیدن همسرش به وین بازگشت، در حالی که خبر نداشت که اجازه تدریس او در دانشگاه های اتریش لغو شده و وی از سوی ارتش نازی به خدمت فراخوانده شده است. بدین ترتیب، گودل در وضعیت ناامیدکننده ای قرار گرفت، اما این وضعیت دوام چندانی نداشت و به طور معجزه آسایی تغییر کرد؛ با کمک های مرکز مطالعات پیشرفته پرینستون، امکان اخذ ویزا و خروج از کشور برای او و همسرش فراهم شد و بدین ترتیب، آن دو در ژانویه سال ۱۹۴۰، سفری طولانی را از مسیر راه آهن سیبری آغاز کردند. سپس از یوکوهاما به مقصد سان فرانسیسکو سوار کشتی شده و از آنجا نیز به کمک راه آهن، مسیر غرب تا شرق آمریکا را طی کرده و نهایتا حدود سه ماه بعد از شروع سفر، یعنی اوایل ماه مارس به پرینستون رسیدند.

گودل تا پایان عمر دیگر آمریکا را ترک نکرد. در طول تمامی آن سال ها دوست نزدیکش آلبرت اینشتین بر خود فرض کرده بود تا جایی که می تواند در بهبود وضعیت روانی گودل به او کمک کند. اینشتین هر روز، زمانی را به قدم زدن با گودل می پرداخت. به نظر می رسد که مصاحبت با اینشتین، در بازگرداندن آرامش به روح بی قرار او نقش موثری داشته است.

415452گودل در دوران اقامت خود در آمریکا در زمینه نظریه مجموعه های نامتناهی در ریاضیات، فلسفه و همین طور نسبیت، دستاوردهای بزرگی به بشریت ارائه کرد. وی در سال ۱۹۴۹ برای نخستین بار در تاریخ علم، امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را بر مبنای قوانین پذیرفته شده علمی و با به کارگیری نظریه نسبیت عام اینشتین مطرح کرد. گودل در سال ۱۹۵۳ به عضویت فرهنگستان ملی علوم آمریکا درآمد. درگذشت اینشتین در سال ۱۹۵۵ تا حد زیادی او را با خود تنها گذاشت، وی حتی در مراسم اهدای مدال ملی علوم آمریکا که به او تقدیم شده بود نیز شرکت نکرد.

فرموله کردن استدلال هستی شناختی او در مورد وجود خداوند، از کارهای دیگری بود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد. هرچند گودل در ۱۴ژانویه ۱۹۷۸ چشم از این جهان فروبست، اما نتیجه دستاوردهای او در تغییر بنیادهای تفکر انسان، هنوز دوران تولد خود را می گذراند. آلن تورینگ- ریاضیدان برجسته انگلیسی و پیشگام نظریه هوش مصنوعی، با به کارگیری قضیه ناکامل بودن گودل در نظریه محاسبات نشان داد که یک کامپیوتر یا روبات هیچ گاه نخواهد توانست تمام کارهایی را که انسان قادر به انجام آن است، انجام دهد (و این در حالی بود که برخی، انسان را صرفا یک ماشین بسیار پیچیده می دانستند). جالب تر از آن، دریافت اخیر استفن هاوکینگ- مشهورترین فیزیکدان زمان ما – از دستاورد فکری گودل است.

هاوکینگ در سخنرانی خود با عنوان گودل و پایان فیزیک که در دانشگاه کمبریج ایراد کرده بود، نشان داد که بر مبنای قضیه ناکامل بودن گودل، احتمالا ذات جهان و قوانین بنیادین آن برای همیشه از دسترس اندیشه بشری پنهان خواهد ماند. هاوکینگ براساس دستاورد گودل، به ناشناختنی بودن (و نه صرفا ناشناخته بودن) ماهیت بنیادین هستی اشاره می کند. این در حالی ست که خود او و تقریبا تمامی فیزیکدان های بزرگ دیگر، پیش از آن امید داشتند با به کارگیری الگوهای ریاضی صرف، به ماهیت بنیادین هستی و قوانین آن دست یابند.

سایت علمی بیگ بنگ / نویسنده: شهاب شعری مقدم   http://bigbangpage.com/?p=27968

منابع بیشتر:  biography Kurt Godel , Kurt Godel

  • ShahBaz

جیوه قرمز

ShahBaz | سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ

جیوه ی قرمز معجونی باستانی


حتما اطلاع دارید که در خبر ها ذکر شده بود غرب برای ملک عبدالله عربستان ماده ای به نام جیوه ی قرمز گیاهی آورده است تا بلکه به ادامه ی حیات این پادشاه ستمگر کمک کند.اما سوالی پیش می آید و آن اینکه چنین ماده ای چه ساختاری دارد و با آنکه جیوه عنصری سمی به حساب می آید و حد زیاد آن باعث مسومیت می شود،چگونه می خواهد باعث طول عمر انسان شود؟!؟!


اگر در متون باستانی ملل قدیم مخصوصا مصر باستان جستجویی انجام دهیم به عناصری بر می خوریم که اکثرا جنبه ی غیر قابل توجیهی دارد؛این عدم توجیه از نظر سلامتی جسمی و دستورات شرعی مورد قابل توجه است.به عنوان مثال یکی از مواد مرموزی که توسط فراعنه ی مصر خورده می شده پودر طلای سفید یا Gold ORME یا Gold ORMUS است.این ماده که در تابوت مومیایی مصری هم بسیار یافت می شود در بین سومریان هم به mfkzt مشهور است و دارای ساختار فیزیکی منحصر به فردی است.تا آنجایی که تحقیقات فیزیکی نشان می دهد این طلا دارای اوربیتال های تک الکترونی است.یعنی با رخ دادن حالت مغناطیسی خاصی تمام جفت الکترون ها آرایش تکی می گیرند(mono-atomic gold).از جمله قابلیت این ماده در برابر جاذبه است؛که می تواند با حرارت دادن در هوا شناور شود.آنچه از نظر پزشکی درباره ی این پودر سفید قابل بیان است اثرات خاص آن است.از جمله اینکه با خوردن این پودر،ماده به درون بدن منتقل شده و با رشته ی های DNA واکنش داده و حالتی مقاوم در آن ها ایجاد می کند که مانع نابودی و به نوعی پیر شدن سلول ها می گردد.این فرآیند می تواند عاملی برای بالا رفتن طول عمر فراعنه باشد.از دیگر اثرات آن می توان به تاثیر بر روی غده ی صنوبری اشاره کرد.این غده که به چشم سوم مشهور است جایگاهی برای ارتباط با عوالم خیالات در نظر گرفته می شود.بر اساس تحقیق دانشمندان در هنگام شب ترشح هورمون ملاتوئین از همین غده روی عملکرد خواب تاثیر فراوانی دارد.اما نکته ای که برای ما مهم است همانی است که با خوردن ORME حاصل می شود و آن اصطلاح باز شدن چشم سوم است.بنا به تجربیات دیده شده با آغاز به کار این چاکرای مغزی ارتباط با عالم موجودات غیر ارگانیک ممکن می شود.به گفته ی دقیقتر احتمالا فراعنه با خوردن این پودر می توانستند با شیاطین و جنیان ارتباط کاملتری داشته باشند.


[تصویر: pharoahhathor.gif]


درباره ی جیوه ی قرمز اطلاعات موجوده هنوز به کاملی پودر طلای سفید نیست.جیوه به خودی خود ساختاری سمی دارد اما به نظر با فعل انفعالاتی که کیمیاگران مصری روی آن انجام داده اند قضیه ابعاد دیگری پیدا کرده است.رد پای جیوه ی قرمز در متونی منصوب به توث مصری قابل یافتن است.توث یا هرمس یونانی یا ادریس عربی شخصیتی سوال برانگیز در تاریخ است.بنا به احادیث اسلامی و متن قرآن ادریس(علیه السلام) پیامبری والامقامی است که علوم بزرگی را به مردمان زمینی هدیه داده است.حتی در برخی احادیث که البته احتمالا از اسرائیلیات است، ساخت اهرام مصر را به او نسبت داده اند.تا آنجا که بنده دیده ام در برخی از کتاب های منصوب به جابربن حیان از نوشته های ادریس پیامبر(علیه السلام) سخن به میان آمده است.هرمس نیز در یونان به بزرگی یاد می شود و حتی شیوه ای از حکمت و اندیشه اصیل فکری به او نسبت داده می شود(برای کسب اطلاعات دقیق به نوشته های دکتر حسین نصر مراجعه شود.)به نظر می رسد از آنجا که حضرت ادریس(علیه السلام) قبل از طوفان نوح زندگی می کردند ، دانشی که خداوند به کمک ایشان به مردم جهان آموختند جنبه ی افسانه ای پیدا کرده است و هر شخصیتی که مقام علمی بالایی را نشان می داده به این نام معروف می گردیده است.البته باید توجه داشت که موجودات غیر ارگانیکی مانند جنیان که احتمالا تعدادیشان از این طوفان جان سالم به در برده اند می توانستند مجموعه ای از این نوع دانش همراه با انحرافات خود را جمع کرده مرجعی خاص از علوم به اصطلاح غریبه را شکل دهند.به هر حال توث در فرهنگ مصری الهه ماه با سر لک لک است که خداوندگار دانش نام گذاشته شده است.اعتقاد مصریان بر آن است که همو اهرام مصر را مهندسی کرد و نجوم و ریاضیات پیشرفته مصریان از این الهه سرچشمه می گیرد.لازم به ذکر است که او را از بازماندگان آتلانتیس که در طی طوفان نوح به زیر آب رفته می دانستند.


[تصویر: duzvykptpsfh3br8o.jpg]



آنچه در حال حاضر از نوشته های منصوب به توث قابل یافتن است الواح تحوت (Emerald Tablet) است.منشاء این نوشته ها به طور دقیق قابل رصد نیست.اما احتمالا از الواح مصری،کتاب های باستانی و حتی گنجینه های فراماسونی نشات گرفته اند.چه آنکه ترجمه برخی از این متون از ماسون های مشهور ذکر گردیده است.اخیرا دانشمندان از خراب های شهری در زیر دریا آتلانتیس که متعلق به تمدن مشهور و قدیمی گمشده ای با همین اسم است نیز چنین نوشته هایی که منسوب به توث است را یافته اند.ترجمه ی انگلیسی برخی از این الواح در اینجا قابل یافتن است(الواح تحوت).آنچه بنده می توانم عرض کنم این است که این متون به شدت جنبه ی شیطانی دارد.بنده شخصا برخی از نوشته ها را مطالعه کرده ام و تجربیات کسانی را که به دستورات موجود در الواح عمل کرده اند را شنیده ام.کاملا با اوضاع توصیف شده در هنگام رسیدن به برخی خلصه های شیطانی مطابقت دارد.البته این فقط یک نسخه از این نوشته ها است.ما نوشته های دیگری هم داریم که جنبه ی دینی و معنوی دارد و اصلا سبکی در حکمت بشری به نام حکمت هرمسی پایه گذاشته شده است.با این حال برای یافتن اطلاعات اندک موجود درباره ی جیوه ی قرمز لاجرم به رجوع به یکی دیگر از این سنخ نوشته ها هستیم که به توث مصری منتسب است.


در این لینکی که در ادامه می آید سخن از هفت ماده ی مهم مورد استفاده کیمیاگرا مصری است(لینک).یکی از این هفت ماده نامش به طور مستقیم جیوه(Mercuryاست.اگر به توضیحات این جیوه نگاهی بیندازیم گفته شده است :"جیوه تحت گرما قرار می گیرد و حاصل آن دو ماده است یکی پدر سفید بسیار سمی و دیگری اکسید جیوه ی قرمز رنگ.این اکسید قرمز رنگ در ترکیب با ماده ی دومی یعنی Pulvis Solaris مخلوطی قرمز رنگ را حاصل می کند که خاصیت زد سم دارد.آنطوری که ذکر شده است این مخلوط توسط روحانیون مصری در هنگام مومیایی فراعنه در روده ی آنها یافت گردید و معلوم شد که این ماده از غده ای در نزدیک روده ترشح می شود(احتمالا لوزه المعده) و خاصیتی ضد سمی دارد.همین امر باعث جستجوی آن ها در نقاط دیگر بدن و دست یافتن به غده ای مرموز که همان غده ی کاجی است شد." بعد از یافتن این عنصر به دلیل خاصیت ضد سمی آن احتمالا کیمیاگرام مصری به دنبال آن رفته اند.


در مجموع این جیوه ی قرمز همانطور که از متن پیدا است دارای خاصیت سم زدایی قوی است و باعث می شود هر نوع غذایی که وارد بدن می شود به خوبی تصفیه شده و بعدا وارد سیستم بدن شود.اینکه چگونه مصریان به اثر شگرف این مخلوط دست یافتن بسیار جای بحث دارد اما باید بدانیم که جیوه ی قرمز ذکر شده قطعا با جیوه ی قرمز صنعتی موجود تفاوت دارد.جیوه ی قرمز صنعتی حتی در واکنش های اتمی و هسته ی بکار می رود و به هیچ عنوان قابل مصرف نیست.همانند پودر طلای سفید که مصریان با شیوه ی خاصی آن را در کوره های خود می ساختند(که الانه کوره های آن در صحرای سینا یافت شده است) که هنوز هم برای دانشمندان جای سوال است؛این جیوه ی قرمز و مخلوط آن هم همان رموز و شیوه های راز آلود را در آماده شدن دارد.البته از دیگر خاصیت های جیوه قرمز صنعتی کنونی که در پزشکی هسته ای مدرن قابل یافتن است ویژگی ضد بیماری سفلیس است.این بیماری که حاصل مقاربت جنسی است با جیوه ی قرمز صنعتی قابل کنترل است.


از دیگر منابعی که می توان به حضور جیوه ی قرمز دست یافت کتب هندیان باستان است.در آنجا دارویی به نام آیورودیک(Ayurvedic) وجود داشته است که برای تامین و تضمین سلامتی مفید بوده است.این دارو باعث افزایش قدرت ایمنی بدن و در نتیجه طول عمر بیشتر فرد می شده است.برای اولین بار این دارو توسط آگنویشا و در کتابش توضیح داده شده است.آنطوری که او می گوید دستور تهیه ی آیورودیک توسط برهما یکی از خدایان هندی به او الهام گردیده است.نکته مهم اینکه ترکیب اصلی این دارو مشابه مخلوط مصریان همان جیوه و سولفور است.(منبع)


[تصویر: ayurveda.gif]



یادآوری مهم:

نکته ی که یکی از دوستان به بنده تذکر دادند و مهم بود، وجود این ماده در مستند ظهور(Arrival)است.در قسمت 29 مستند قطعه ای از حضور در لبنان آمده است که در آنجا سخن از ماده ای به نام زیبای سرخ(Red Ziba) به میان می آید و در آنجا گفته می شود که خدایان باستان(جنیان شیطانی) از آن تناول می کنند.این ماده از نظر شباهت و اهمیت با جیوه قرمز قابل توجه است.جیوه ی قرمزی معمولی به اسم که Cinnaber(لغت آلمانی-سنگ معدنی HgS) نیز قابل یافت شدن است.این ماده به طور قطع تفاوت های ساختاری مهمی با جیوه مرموز باستانی دارد و از آنجایی که مشخص ایت باید در شکل فرآوری و عملیات تولید تفاوت های پایه ای داشته باشند.اما عناصر اصلی تشکیل دهنده هر دو جیوه و سولفور است.



در پایان باید ذکر شود که هنوز اطلاعات دقیقی از اثر روحی این دارو قابل بیان نیست.از آنجایی که یکی از ترکیبات این داروPulvis Solaris است و در متون مصری به شدت از رابطه ی این ماده با روح و روان سخن گفته شده است،می توان فهمید که این ماده هم مانند پودر طلای سفید باید اثرات ارتباطی فوق ماده داشته باشد و از آنجایی که این تعالیم ریشه ی الحادی مشترکی دارد غیر از این هم نمی توان از آن ها انتظار داشت.


والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته

http://forum.bidari-andishe.ir/thread-10865-page-5.html



  • ShahBaz

داستان زیبا

ShahBaz | جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۹ ب.ظ

چند نفر از پلی عبور می کردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند...

همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند بهشون کمک رسانند... ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است، که نمی شه براشون کاری کرد...

به آن دو نفر گفتند که امکان نجاتتون وجود نداره! و شما به زودی خواهید مرد !!! 

در ابتدا آن دو مرد این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند 

اما همه دائما به آنها می گفتند که تلاش تون بی فایده هست و شما خواهید مرد !!! 

پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد. اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می کرد....

بیرونی ها همچنان فریاد می زدند که تلاشت بی فایده هست ... اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از رودخانه خروشان خارج شد . وقتی که از آب بیرون آمد، معلوم شد که مرد نا شنواست. 

در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند! 


<<< ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند چون بدان که کسی دیگری سکان دار و ناخدای زندگیست. >>>

  • ShahBaz

نکته جهانی برای انتخاب همسر چیست ؟ !!

ShahBaz | چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ

نکته جهانی برای انتخاب همسر چیست ؟ !!


انتخاب همسر مناسب یکی از مسائل جوانان در تمام دنیاست .این نکات از یکی از سایت های معتبر گرفته شده است و برای مردان مجرد بسیار مثمر ثمر خواهد بود :

نکات زیر برای مردانی در نظر گرفته شده است که شرایط روحی و عملی برای ازدواج را دارندو در آستانه بزرگترین انتخاب زندگی قرار دارند.




۱:  دختری را انتخاب کنید که مادرش به نظرتان شایسته و کامل می آید . مادر ها‌ آینه فردای دحترانشان هستند . دختری که مادری مقبول و شایسته دارد گزینه بسیار مناسبی است . " همیشه استثناهایی هم هست "


۲:  اندکی مهارت خانه داری یا پخت پز شما را گزینه مناسبی برای منتخب شدن میکند .این را بدانید که دیگر دوره تحکم تمام شده و مشارکت حرف اول را می زند.کمی مهارت خانه داری و آشپزی برای دوران مجردی تان هم خوب است .


۳: زنی را برگزینید که اندامی متناسب با شما دارد .


۴ : در قدم ها‌ی اول آشنایی خیلی دست و دل بازی ها‌ی بی حد و حصر به خرج ندهید چرا که بعضی از این موارد غیر ضروری است. همه ما برای بدست آوردن پول تلاش می کنیم و باید قدر آن را بدانیم . نه خسیس باش و نه ولخرج..! " ولی در خرید گل و جملات زیبا و عاشقانه و نوشته ها و کارت پستالهای عاشقانه زیبا تا میتوانید ولحرجی کنید . "


۵ : این را بدانید که همسر خود را نمی‌توانید در یک مکان عمومی بیابید . ضرب المثلی هست که می گوید:” همسرت را در استخر پیدا نمیکنی . “بهترین مکان ها‌ برای یافتن همسر مناسب ، اول خانواده ، رفت و امدها و شناختهای خانوادگی ، محل کار و آشنایی از طریق دوستان شفیق و خانواده و در دانشگاه صورت می گیرد . " قبل از آشنایی تو خیابون و دور دور کردن با ماشین و چت و فیس بوک و سایت و این جورجا ها حتمن سری به دادگاههای خانواده بزنید . "

ویرایش : http://delrobaee.blogfa.com

  • ShahBaz